ماجرای ازدواج مرد لرستانی با زنی که یک متر از خودش بلندتر است | روزی ۱۰۰ بار بهش میگویم دوستت دارم | زنم گفت: چیزی که برایم مهم است خود تو هستی!
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۴۵۸۷۰
به گزارش همشهری آنلاین، وقتی از هیجانانگیزترین اتفاق زندگیاش حرف میزند صورت سیاهسوختهاش از خجالت به سرخی میزند. ۱۰ روز از مراسم عروسیاش میگذرد اما هنوز لباسهای عروسیاش را میپوشد و ادکلن میزند و بعد میرود مغازه. خوشبرخوردتر از قبل شده و دوستانش به چشم یک مرد به او نگاه میکنند. از نظر آنها مهران دیگر مرد کوچکی نیست؛ او الان زن دارد و دوست دارد که ۵-۶ تا بچه هم داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهران از هر چیزی که مربوط به روز عروسی و این چیزها باشد سریع میگذرد؛ نه اینکه این مسائل را جزو زندگی شخصیاش نداند؛ او از اینکه بگوید چگونه عاشق همسرش شده خجالت میکشد. برای همین وقتی میگویی «چقدر همسرت را دوست داری»؟ اول نیشش تا بناگوش باز میشود بعد پلکهایش را روی هم فشار میدهد، خجالت میکشد و آخر سر با لحنی عاشقانه میگوید: «روزی ۱۰۰ بار بهش میگویم دوستت دارم». باید باشی و ببینی که چطور این مرد، واژههای عاشقیاش را کنار هم میچیند تا با کمترین جملهها حرف دلش را بزند. مهران این روزها خوشبختترین مرد روی زمین است چون توانسته جواب خیلیها که تا امروز سر کارش میگذاشتند را با ازدواج با یک زن ۱۸۰سانتیمتری بدهد.
۵ سال عاشقی!
مهران ۵سال پیش قبل از اینکه کسی باخبر شود دل دخترعموی بابایش را به دست آورد و همه قرارومدارها را با او گذاشت. خودش میگوید اگر بابایش خبردار میشد پوستش را میکند. اما هر چه بوده به خیر گذشته و الان مهران با دخترعموی پدرش وصلت کرده است؛ «چندسالی با هم حرف زدیم. بعد که دیدم همهچیز قطعی شد به خواهرم گفتم تا با شوهرش بروند و با او حرف بزنند. به خواهرم تاکید کردم کسی چیزی نفهمد چون نمیخواستم کسی خبردار شود. میدانستم که او تصمیمش را گرفته از آنهایی نبود که طاقچهبالا بگذارد. پدرش مدتی مخالفت کرد ولی خواهرم آنقدر اصرار کرد تا بالاخره پدرش راضی شد».
مثل مرد حرف زدم
مهران با قد و بالای کوتاهی که دارد جلوی در مغازه فرشفروشیای که با برادرانش در آن شریک است ایستاده و نگاههای عابران را دنبال خودش میکشد؛ عین خیالش هم نیست؛ یک دستاش را داخل جیب شلوارش گذاشته و دیگری را به لولای در تکیه داده و با قدوبالای هیجانانگیزش دارد توضیح میدهد که چطور چند روز قبل از عروسی با همسرش حرف زده تا واقعیتها را برایش بگوید؛ «چند روز قبل از عروسی با هم حرف زدیم. گفتم من این هستم؛ با همین قد و هیکل. گفتم بعدا زمان پشیمانی نیست؛ من الان شغل ثابتی ندارم، توی شهر هم زندگی میکنم؛ اگر میخواهی پشیمان بشوی همین الان خوب است چون بعد سخت میشود که از هم جدا شویم». چهره مهران بعد از این حرفها و وقتی میخواهد جواب همسرش را بگوید دیدنی است. حس مردانهای گرفته و از حرفهای همسرش که گفته تا زنده است به پای مهران میماند میگوید؛ «خانمام گفت هیچکس به من اجبار نکرده که با تو ازدواج کنم؛ خودم میخواهم. وقتی رفتیم زیر یک سقف حتی جانم را برایت میدهم. برای من پول و این چیزها مهم نیست؛ چیزی که برایم مهم است خود تو هستی؛ مهران!».
خواستگارهای قبلی رد شدند
به قد و هیکل مهران نگاه نکنید؛ او قبل از اینکه به خواستگاری خانماش برود خودش چند تا خواستگار پروپاقرص داشته. باور نمیکنید؟ «دو تا خانم همقد خودم قبل از اینکه ازدواج کنم به من پیشنهاد ازدواج دادند. خانمهای خوبی بودند. من هم رفتم با پزشک مشورت کردم اما پزشک گفت این کار را نکنم چون ممکن است به لحاظ ژنتیکی بچههایمان هم مثل خودمان کوتاهقد شوند. من هم حرف دکتر را قبول کردم چون نمیخواستم بچههایم آسیب ببینند». اما مهران الان که مطمئن شده بچههایش آسیب نمیبینند دلش هوای بچه کرده و میخواهد هرچه زودتر اولین بچهاش به دنیا بیاید«بچه خیلی دوست دارم؛ برایم فرقی نمیکند دختر باشد یا پسر، مهم این است که سالم باشد. ولی بچه باید زیاد باشد؛ مثلا ۶-۵ تا خوب است. اسم پسر اولم را علی و دخترم را زینب میگذارم». مهران البته در مورد تعداد بچهها هنوز با همسرش حرف نزده اما خودش میگوید: «اولش یککم ناز میکند اما راضی میشود».
او مرا با این وضعیت انتخاب کرده است
بهاش نمیآید اهل زدن حرفهای عاشقانه باشد. اما او در این باره میگوید: «بههرحال اگر کسی را دوست داری باید بهش بگویی؛ من هم روزی صد بار میگویم دوستش دارم. او هم به من میگوید». مهران از اینکه این حرفها را میزند خجالت میکشد اما خب او هم برای کارش دلیل دارد؛ «زنم من را با این وضعیت انتخاب کرد. شاید کمتر دختری توی این دوره و زمانه حاضر میشد با من ازدواج کند؛ برای همین حقش است که بگویم دوستش دارم. من هم بهش میگویم (میخندد)».
گفتنی است این گزارش جذاب سال 87 در هفتهنامه همشهری سرنخ منتشر شده است.
کد خبر 743537 برچسبها خبر مهم ازدواج - طلاق حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم ازدواج طلاق حوادث ایران حرف ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۴۵۸۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رادیو یعنی گرما صمیمیت و درک هستی
سعید بارانی خودش را برای «قاب کوچک» اینگونه معرفی میکند: از سال۷۸کارگویندگی را شروع کردم. از برنامههای شاخص میتوانم به برنامه «خانه فرهنگ» رادیو تهران، بخش شامگاهی چهارشنبههای رادیو پیام «پل مدیریت»، رادیو تهران برنامه «خانه ما»، «خانواده تهرانی»، آرم و آنونسهای شبکهها اشاره کنم.از گمگشتگی تا درک و یافتن
وی در ادامه با ارائه تعریفی از رادیو میگوید: رادیو با نگاه بیرونی و گاه با نگاهی کاملا درونی به جزئیات درونی علم فرو میرود و تلاش میکند تا گمگشتگیها را تبدیل به یافتن و درک دقیقتر کند. برخی بر این باورند که رسانه در دنیای مدرن ساحتی از اندیشه است. در این صورت، این ساحت الزامات و مبانی ویژه خود را دارد که میتوان بزرگترین ویژگی آن را تأثیرگذاری و جهتدهی دانست. گوناگونی رسانهها، گسترش هرروزه آنها و بهطور کلی جایگاه رسانهها و بهخصوص رادیو در تنویر افکار، ایجاد فضایی برای تضارب آرا و همچنین اهمیتی که رسانههای گروهی در ارتقای سطح آگاهی و تعالی فرهنگ و دانش عمومی دارند را نمیتوان نادیده گرفت.بیگمان رادیو یکی از مهمترین عوامل فرهنگی در دنیای مدرن است که بر پیچیدگی آن نیز افزوده و ساحات شناخت و معرفت را نیز غامضتر کرده است. برخی رادیو را از نشانههای پویایی، تحرک توسعه و بسط فرهنگی هر جامعهای در گسترش ساحت شناختی آن میدانند. در کل رادیو یعنی گرما، بودن، صمیمیت و درک هستی...
بارانی با بیان مهمترین ویژگی و شاخصه گوینده رادیویی میافزاید: گویندگی به مفهوم امروزی آن، واژه نسبتا جدیدی است که با پیدایش و گسترش «رادیو» ازحدود۷۰سال پیش به فرهنگ واژگان فارسی افزوده شد. در لغتنامهها و فرهنگهای گذشته گویندگی را به معنی سخنگویی، نطق، خوانندگی، قوالی، قصهگویی، سرایندگی، شاعری و...آوردهاند؛امری که درنوشتههای ادبی و متنهای کهن شعر و نثر و فرهنگ فارسیزبانان جامعه ایرانی بیش از هزار سال با همین معانی رواج داشته است. گویندگی در کاربرد حرفهای و امروزی آن، عبارت است از: فرآیند تبدیل اندیشه شفاهی یا مکتوب به کلام و سخن مفهوم و انتقال آن به مخاطب، به صورتی هنرمندانه.
اهمیت تمرین و آموزش در گویندگی
وی ادامه میدهد: امروزه گویندگی، بهویژه در دنیای ارتباطات و رسانهها، بهعنوان حرفهای جذاب مورد توجه و تحسین است و همراه با رشتههای مشابهی همچون گزارشگری، بازیگری، دوبلاژ و اجرا، توجه بخش بزرگی از مخاطبان مراکز رادیویی و تلویزیونی را به خود جلب کرده و گویندگان توانا و خوشصدا سالها بهعنوان شخصیتهایی محبوب مورد احترام و توجه مخاطبان رسانهها بودهاند. میتوان شاید و باید مهمترین ویژگی و شاخصه گویندگی در رادیو را، صدای فونیک و رادیوفونیک دانست که با شنیدنش لذت شنوای شما تحریک میشود.گوینده باسابقه رادیو تهران با بیان پیشنهادهایی به علاقهمندان حرفه گویندگی عنوان میکند: با وجود آنکه موارد متعددی مانند جنس صدا و... امری ژنتیکی و خدادادی از نکات قوت یک گوینده بهحساب میآید اما فنبیان، سبک گویندگی و چگونگی سخن گفتن یک گوینده، مهارتهایی هستند که دراثر تمرین و آموزش بهدست میآیند و تقویت میشوند. به نظر من پشتکار، تمرین وهمچنین تمرکز مهمترین مواردی هستندکه باید قبل از ورود به این حرفه مدنظرقرار بگیرند.
بارانی در پاسخ به این پرسش که چشمانداز رادیو را چطور میبینید؟ میافزاید: یکی از پیامدهای تحولات شگرف فناوری، تغییر مصادیق انواع رسانههاست، مثلا شکل ظاهری آنچه روزگاری رادیو خوانده میشد و در شکل نمایشی از آن دیده میشود، با شکل امروزین رادیو که در گوشیهای همراه و حتی یخچالها ظاهر میشود، کاملا متفاوت است. رادیو همزمان با گذر از فناوری آنالوگ و ورود به عصر دیجیتال، خود را بازتعریف کرد و با ساختاردهی مجدد خود از رسانهای که زمانی خبر و سرگرمی را صرفا به شکل صوتی منتقل میکرد، به رسانهای تبدیل شد که محتوای چندرسانهای در دسترس مخاطبان قرار میدهد. همچنین مفهوم برنامه رادیویی، محتوای رادیویی و فرمت این محتوا کاملا دگرگون شده است.
شکلگیری مفهوم جدیدی از رسانه
وی بیان میکند: پادکست، نوعی برنامهسازی رادیویی یا نوعی رادیوی امروزین است. همچنین رادیوهای تصویری یا ترکیب تصویر و متن با رادیو و اطلاعاتی که از طریق رادیو به مخاطب داده میشود، مفهوم رادیو را از رسانههای صرفا صوتی خارج کرده و میتوان اینگونه گفت که چه در فرم، چه محتوا و با ظهور رسانههای اجتماعی باعث شده که مفهوم تازهای از رسانه جمعی ــ اجتماعی شکل بگیرد که ظهور و ترکیب جدیدی از رسانههای سنتی، جمعی و رسانههای مدرن اجتماعی است. در نتیجه مفهوم دیگری را پیشبینی میکنم که اوج همگرایی فرم و محتوا خواهد بود و میتوان به آن رسانه همراه جهانی نام داد.
وی در پایان با اشاره به حقوق اساسی مخاطب میافزاید: به نظر من یکی از حقوق اساسی مخاطب آن است که همواره جایی برای مخاطب درنظر بگیریم و بگذاریم او خود محتوا را تکمیل کند. شهروندنگاری و تولید محصول، یکی ازمصادیق این اصل است که فراتر از آن در هر محصول حرفهایی توسط رسانهنگاران و حرفهایی متعلق به رسانه مطرح است که باید جای مخاطب و کاربر محفوظ باشد. تمام حقوق فقط برای ناشر یا رسانه محفوظ نیست، بلکه برای مخاطب هم محفوظ است...امیدوارم در سال پیش رو تحولی عظیم را شاهد باشیم در عرصه تولید، محتوا و سلامت روان کارمندان.